شیوه اصفهانی
شیوه اصفهانی
شیوه اصفهانی ،نام آخرین نوع شیوه معماری سنتی ایرانی است، و دو دوره دارد که دوره نخست آن به زمان قراقویونلوها باز میگردد. این شیوه همان طور که از نام آن پیداست، از شهر اصفهان شروع می شود و مورد توجه قرار می گیرد. اصفهان به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی، سابقه دیرین تاریخی دارد و بنابر نظریاتی سابقه و قدمت آن به قبل از دوره اسلامی می رسد. احتمالاً این شهر زمانی اقامتگاه شاهان هخامنشی بوده است. این شیوه کمی پیش ا ز روی کار آمدن صفویان از زمان قره قویونلوها آغاز شده و در پایان روزگار محمد شاه، زمان پسرفت (انحطاط) شیوه اصفهانی است، که در واقع از زمان افشاریان آغاز شد و در قاجار، دوره نخست آن به پایان می رسد.
ویژگی های شیوه اصفهانی
- ساده شدن طرحها که در بیشتر ساختمان ها، فضاها یا چهار پهلو ( مربع) هستند یا مستطیل.
- در شیوه آذری با بکارگیری یک هندسه قوی، طرحهای پیچیده ای ساخته شدند اما در شیوه اصفهانی، هندسه ساده و شکل ها و خط های شکسته بیشتر بکار می رفت.
- در تهرنگ ساختمانها نخیر و نهاز ( پیش آمدگی و پس رفتگی ) کمتر شد، ولی از این شیوه به بعد ساخت گوشه های پخ در ساختمان رایج تر شد.
- همچنین پیمون بندی و بهره گیری از اندام ها و اندازه های یکسان در ساختمان دنبال شد.
- سادگی طرح در بناها هم آشکار بود.
نیارش
در شیوه اصفهانی همه گونه های تاقها و گنبدها بکار برده شد. گنبد های گسسته میان تهی در بیشتر ساختمان های این شیوه به زیبایی دیده می شوند. در این شیوه برخی ساختمایه ها را نخست دگرگون کرده و سپس به کار می برند که این روش، کیفیت ساختمان را پایین می آورد و به فن ساختمان نیز آسیب می زد.
آرایه
در شیوه اصفهانی از همه آمودهای شیوه پیشی ن بهره گیری شد . البته بیشتر از کاشی هفت رنگ بجای کاشی تراش ( معرق ) بهره گیری شد.
بناهای شیوه اصفهانی
کاخ چهلستون در قزوین – کاخ عالیقاپو در قزوین – کاخ صفیآباد در بهشهر مازندران – مسجد هارون ولایت در اصفهان – مسجد علی در اصفهان –مسجد جامع ساوه –میدان نقش جهان –کاخ چهلستون در اصفهان –کاخ هشت بهشت در اصفهان – مدرسهی چهار باغ اصفهان یا مدرسهی مادرشاه – مسجد حکیم اصفهان – تالار اشرف در اصفهان – مجموعهی گنجعلی خان در کرمان – پل الله وردی خان (سی و سه پل(– پل خواجه در اصفهان- پل رودخانهی کوی -باغ فین کاشان- کاروانسرای شبلی در تبریز – میانه – کاروانسرای خان خوره در شیراز – آباده – کاروانسرای امینآباد در شیراز – آباده – کاروانسرای دهبید در شیراز – کاروانسرای زینالدین در یزد – کرمان – کاروانسرای زیزه در کاشان – نطنز – کاروانسرای اقبال در تاکستان – قزوین (دوایوانی) – کاروانسرای دو کوهک در شیراز – قهلیان – کاروانسرای تینوش در قم – کاشان – کاروانسرای سن سان در قم – کاشان – کاروانسرای جاکرد در کرمان – مشهد – کاروانسرای ریوادوبستان در نائین – اصفهان – کاروانسرای کوهپایه در یزد – نائین -کاروانسرای دیرگچین در تهران – قم -کاروانسرای مهیار در اصفهان -کاروانسرای شیخ علی خان در اصفهان – کاروانسرای مادرشاه یا هتل عباسی در اصفهان
شیوه اصفهانى را با جلوههای خاص آن در بارورترین مقطع دوران صفوی
-
شهرسازی
در اصفهان دوره صفوی براساس سنت دیرینه شهرسازی ایران و با بهرهگیری از تجارب کشورهای اروپایى، مجموعهای از کاخها، کوشکها، بازارها، مسجدهای بزرگ، مدرسهها، کاروانسراها و باراندازها در پیرامون میدان وسیع مرکزی (میدان چوگان) و در کنار خیابان چهار باغ، و نیز پلهایى استوار بر زاینده رود طبق طرح و نقشه سنجیدهای ایجاد شد. این نوسازی و نوآوری گسترده در دورهای کوتاه در سایه امنیت اجتماعى و قدرت دولت متمرکز و امکانات وسیع مالى خزانه ملى و آمادگى فنى – هنری استادکاران برجسته ایرانى امکانپذیر بود. پوپ تصریح مىکند که در این دوره نقشهکشى و طراحى حائز اهمیت بوده.
-
ساخت و سازه
- ایوان فضای احیاء شده :
در شیوه اصفهانى از ایوان نه تنها به صورت فضایى در حد فاصل بیرونى و درونى بنا چونان شیوههای پیش از آن استفاده شد، بلکه این پدیده به صورت نماسازی در منظر عمومى شهر جایگاه ویژهای یافت؛ مثلاً تکرار ایوانها در بناهای دور میدان نقش جهان به منظر ایوان، نظمى یکدست و تازه بخشید. همزمان با دوره عباسى و بعد از آن ایوانسازی به شیوه اصفهانى در بناهای معتبر و میدانهای بزرگ شهرهای ایران از جمله کرمان رواج یافت.
- تغییرات در پلانها (ته رنگها):
در شیوه اصفهانى ته رنگ بناها نسبت به شیوههای قبل سادگى بیشتری دارند. در بیشتر بناها حتىالامکان کل ته رنگ در شکلى چهار گوش یا چند ضلعى خلاصه شده است و در آنها کمتر طراحى آزاد دیده مىشود، مگر در بخشهایى که ناچار به تغییر محور بودهاند، مثل وضع قرار گرفتن مسجد امام اصفهان نسبت به میدان نقش جهان؛ با این همه، خود مسجد در مجموع ته رنگى چهارگوش دارد
- تغییراتدر پوششها و جایگذاریپایهها و دیوارها:
در دوره ساسانى برای اجرای طاقها قالب نمىبستند و آنها را با روشهای ضربى و رومى و یا با آمیزهای از آن دو مىزدند که در دوره اسلامى نیز همین روش به کار رفته است. در اجرای گنبدها در دوره ساسانى از چفدِ استفاده مىکردند که بسیار مقاوم بود. ولى در دوره اسلامى برای دستیابى به ارتفاع کمتر در طاقها و گنبدها از چفدهای جناغى که از تقاطع دو بیضى پدید مىآید، استفاده کردند. به تدریج در معماری اسلامى انواع چفدهای جناغى با توجه به وسعت دهانه و میزان باری که روی طاق مىآمد، در پوششها به کار گرفته شد.
- گنبدها :
گنبدسازی در شیوه اصفهانى از لحاظ ساخت و ساز تغییر چندانى نمىکند. گذشته از سادهتر شدن گوشههای زیر گنبد، ساقه گنبد نسبت به «اربانه» (= گریو کوتاه) در گنبدهای شیوه آذری کشیدهتر مىشود و به صورت «گریو» (= گردن) درمىآید که غرض عمده آن عظمت بخشیدن بیشتر به بنا و استفاده از نور بیشتر برای داخل فضاست به پیروی از همین شیوه و ترکیب و همخوانى با گنبد، گلدستههای مساجد نیز سادهتر، ظریفتر و باریکتر از گلدستههای قدیم مىشوند. گنبدها و گلدستههای مسجد امام و مسجد شیخ لطفالله با مساجد مربوط به شیوههای پیشین از این حیث قابل مقایسهاند.
-
آمودها (تزیینات یا الحاقات غیرسازهای)
در شیوه اصفهانى آمودها با الهام گرفتن از کم و کیف رستاخیز هنری، و به مقتضای ساختار کالبدی بناها به طرزی نو اجرا مىشوند:
- کاشى هفت رنگ:
کاشى هفت رنگ از ابداعات دوره عباسى است که پس از یک دوره طولانى معرقکاری در معماری ایرانى در بناهای کلاسیک اصفهان به کار مىرود. صفحات منقوش و بههم پیوسته کاشیهای نما و تَرْکهای نگارهدار گنبدها، با رنگهای بدیع و گل و بوتههای استیلیزه شده و نقشهای اسلیمى و هندسى آذین مىشوند.
کاشیهای هفت رنگ از لحاظ دوام نسبت به کاشى معرق عمر کوتاهتری دارند، اما ترکیب نقوش و رنگ آنها از جلوههای زیباشناختى و نیز از مختصات شیوه معماری – هنری اصفهانى است که همزمان با دوره عباسى و پس از آن در بسیاری از بناهای کلاسیک ایران به کار گرفته شده است.
گدار که کاشیهای این دوره را به خوبى مىشناسد، مىگوید: این نوع کاشى دوام و ارزش کاشى معرق را ندارد، اما چون نظر بر این بوده که منظر عمومى بنا آبى باشد، کاشى هفت رنگ بیشتر مطلوب بوده است. وی مىافزاید: در سطح خارجى گنبدها که نیاز به دوام بیشتر در جهت تقابل با عوامل جوی دارد، از این نوع کاشى استفاده نشده است.
- رنگ:
رنگهای به کار رفته در پوششها و آمودهای بناها یکى از ملاکهای شناخت دوره تاریخى آثار، و نیز یکى از عناصر ارزیابى ذوق و پسند کلاسیک و عمومى اهل فن و هنر و عامه در هر دوره تاریخى است. در آثار قوام یافته با شیوه اصفهانى رنگهای مسلط آبى، فیروزهای، لاجوردی، سفید شیری، نخودی پخته و طلایى است.
پس از شاه عباس جلوه کلى بنا که آبى رنگ بود، تغییر یافت؛ حتى در زمان شاه سلیمان طرحها غالباً ناهماهنگ شد و رنگهای قرمز و زرد و نوعى نارنجى زشت جای بیشتری گرفت. گرچه در اواخر دوره صفوی برای بازگشت به هنر دوره عباسى کوششهایى شد و آخرین بنای مشهور این دوره «مدرسه مادرشاه» نمونه عالى رجعت به معماری و هنر دوره عباسى است.
- نقش بر دیوار:
از مختصات هنری دوره عباسى احیای نقش بر دیوار است که با فضاسازی و مکان گزینى شیوه اصفهانى ، تجدید حیات آن ممکن شد. نقشهای روایتى بر دیوار کاخ چهل ستون و نقشهای نفیس تزیینى بر دیوار کاخهای صفوی هر یک نمونهای ارزشمند از هنر متحول نگارگری ایران در آن دوره است.
عموم محققان از این بخش از هنر آمودی این دوره بهسادگى گذشتهاند و اگر از اشارات پوپ و برخى دیگر بگذریم، هیچ نشانهای از تأمل و مطالعه در این هنر احیا شده در شیوه اصفهانى نمىبینیم.
- نورپردازی:
تنظیم نور با توجه به جهت تابش آفتاب و رعایت سنت درونگرایى در بناهای ایرانى صورت گرفته است. دور گردن بلند گنبدها نورگیرهایى تعبیه شده است که هم سنگینى نما را متعادل مىکند و هم نور کافى و غیرمستقیم به داخل مىدهد. نور گیرها در بسیاری از بناها به صورت گلجام است. در نمای خانهها برای هدایت نور غیرمستقیم به درون و جلوگیری از اشراف خارج به حریم خانه، از شبکههای چوبى یا شبکههای آجری «فخر و مدین» استفاده شده است. پوپ مىنویسد: نورپردازی یکى از ویژگیهای چشمگیر مسجد شیخ لطفاللهاست. وی به پنجرههای مشبک در ساقه گنبد توجه دارد که شامل نقشهای زیبای اسلیمى است.
- آینهکاری و گچبری:
آینهکاری در تالارها و طاق سردرها از آمودهای ابداعى شیوه اصفهانى است که با طرحهای متنوع اجرا شده است. گچ تراش یا گچ معرق نیز از یادگارهای شیوه اصفهانی است که در برخى از بناهای حوزه مرکزی ایران مورداستفاده قرار گرفته است. از نمونههای بر جای مانده مىتوان مسجد میدان ساوه، محراب زیر گنبد مسجد جامع ساوه و کتیبه ایوان اصلى مشهد اردهال کاشان را نام برد .
-
آجرچینى و آمودهای چوبى:
در این دوره در نماسازی با آجر، برای زیبایى بیشتر استفاده از آجر تیشهداری شده و آب ساب معمول شد. اینگونه آجرکاری گرچه نسبت به شیوههای پیشین جلوه بیشتری داشت، ولى از دوام آن مىکاست. پیرنیا به این نوع آجرچینى اشاره مىکند و به مقایسه آن با آجر آب مال و پیش بر متعلق به شیوههای پیشین مىپردازد و نظر به بىدوامى آجر تیشهداری آن را از ضعفهای این شیوه مىشمارد . استفاده از قوارهبری (برش چوب بهصورت منحنى) نیز در این دوره معمول شد و تنوع و تازگى آن موجب شد که گاه برش آجر نیز در استفاده تزیینى به صورت قوارهبری صورت گیرد. قوارهبری در زمان شاه عباس دوم و شاه سلیمان رواج یافت و پس از یک دوره رکود مجدداً رونق گرفت.نمونه قوارهبری در خانههای قدیمى واقع در جلفای اصفهان قابل بررسى است.تزیینات چوبى نهتنها در درها به صورت کندهکاری و طراحى، بلکه در پوشش داخلى سقفها بااستفاده از انواع قاببندیها و پوشش چوبى ستونها با اشکال تازه به کار گرفته شد. محققان غربى کمترین اشارهای به نوع آجرچینى با قوارهبری ندارند و برخى از آنها تنها زیبایى تزیینات چوبى را ستودهاند.
کاخ عالی قاپو در شیوه اصفهانی
مجموعه میدان نقش جهان اصفهان با ابعاد ۵۰۰*۱۵۰ متر یکی از بزرگترین میدان های جهان است و تعدادی از مهم ترین بناهای معماری شیوه اصفهانی را حول خود جمع کرده است من جمله کاخ عالی قاپو که در اوایل قرن ۱۱ هجری قمری به فرمان شاه عباس اول ساخته شده و جایگاه اداره امور کشور بوده است و آن را “دولتخانه مبارکه نقش جهان” نیز گفته اند. این کاخ عظیم که در ضلع غربی میدان نقش جهان و در مقابل مسجد شیخ لطف الله واقع شده است بر شالوده بنایی متعلق به دوره تیموریان ساخته شده است، در کل ۶ طبقه و ۴۸ متر ارتفاع دارد. کل بنا از سنگ سماق ساخته شده و هر طبقه آن آرایه های ویژه خود را دارد که شامل دیوارنگاره های رضا عباسی و شاگردانش نیز می باشد.
مسجد امام اصفهان (مسجد شاه) در شیوه اصفهانی
یکی از بناهای بسیار زیبای شیوه اصفهانی در دوره صفویه، مسجد امام اصفهان است که در ضلع جنوبی میدان نقش جهان واقع است. این مسجد به دست استاد علی اکبر اصفهانی ساخته شده است. این مسجد دارای میانسرای ۶ ضلعی منتظم بوده و در گوشه جنوبی آن دو مدرسه نیز وجود دارد: مدرسه سلیمانی و مدرسه ناصری که هر دو در زمان شاه سلیمان ساخته شده اند.
گنبد مسجد به صورت دوپوسته گسسته ساخته شده است و سراسر دیوارها، گنبد و مناره ها نیز با کاشی معرق و هفت رنگ تزئین شده است که از جمله زیباترین آثار کاشی کاری ایران می باشد.
مسجد شیخ لطف الله در شیوه اصفهانی
این مسجد که در ضلع شرقی میدان نقش جهان قرار گرفته در مقایسه به با شالوده وسیع و تناسبات شاهانه مسجد امام به یک نمازخانه خصوصی شباهت بیشتری دارد.
ساخت این مسجد نیز در زمان شاه عباس بوده که به افتخار روحانی زمان شیخ لطف الله توسط استاد محمدرضا اصفهانی ساخته شده است.
گنبد این مسجد ارتفاعی ۱۲متری دارد که بردیوارهای قطور بنا قرار گرفته است. کاشی کاری زیبای این مسجد و اسلیمی های آبی و سفید بر زمینه کرم- قهوه ای به همراه نورگیرهای گنبد آن جلوه ای خاص به مسجد بخشیده است
مجموعه وکیل شیراز در شیوه اصفهانی
این مجموعه شامل بازار، مسجد، حمام و… استکه در سال۱۱۸۷ هجری قمری احداث آن آغاز شده است. طرح بازار وکیل برگرفته از قیصریه لار است، بزرگتر از آن بوده و دارای دو راسته شمالی-جنوبی و شرقی-غربی می باشد.
این بازار با ۵ در بزرگ و ارتفاع بیش از ۱۰ متر ازجمله بازارهای بزرگ ایران است.
مسجد وکیل نیز با مساحتی در حدود ۲۰ هزار مترمربع، شبستانی با ۴۸ ستون و ابعاد ۱۰۰*۵۰ یسبار شکوهمند جلوه می کند.
مسجد و مدرسه آقا بزرگ کاشان در شیوه اصفهانی
این دو بنا در سال ۱۲۶۸ هجری قمری ساخته شده واز بناهای شاخص در شیوه اصفهانی علاوه بر کاربندی ها و یزدی بندی های بسیار زیبا دارای چند ویژگی حائز اهمیت می باشد:
اول اینکه گنبد آن روی مجموعه ستون هایی قرار دارد که از ۳ طرف دیوار ندارد لذا گنبدخانه آن فضایی بسیار باز را شامل می شود.
دوم اینکه مدرسه آقابزرگ به اندازه نیم طبقه بالاتر از باغچال (گودال باغچه که حجره ها گرداگرد آن را فرا گرفته اند) قرار گرفته است و به این ترتیب سه بخش اصلی بنا یعنی مسجد، مدرسه و شبستان های آن بهم مرتبط و در عین حال مجزا می باشند.
قربون دست
موفق باشید.