معماری مصر
معماری مصر ، یکی از سبک های معماری جهان بوده است که طی ۱۰ هزار سال تمدن مصر باستان که در دره نیل واقع شده یکی از شاخصترین تمدنهای زمانه خود است. حتی امروزه آثار معماریی مانند مجسمهٔ ابوالهول و اهرام سهگانه جزو فهرست میراث فرهنگی یونسکو بهشمار میآیند. مصر دارای جغرافیای ساده است (رودخانه – صحرا – صخره) سواحل نیل به طول ۹۰۰ و پهنای ۱۶ کیلومتر منبع حیات این سرزمین و ساکنان آن بوده است و می توان به جرأت گفت که شاهرگ حیاتی تمدن مصر محسوب می شود.
در مصر بر خلاف بین النهرین، ما شاهد ایجاد یک تمدن و امپراطوری واحد و طولانی با سنت های واحد – مذهب واحد و عقاید و سیستم نظامی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی واحد هستیم و بدین جهت در زمینه های هنری دارای هویتی مستقل و با ثبات و دست نخورده است که برای مدتی طولانی این ثبات را حفظ نموده است.
معماری مصر سرگذشت اسرار و نبوغ معماران این سرزمین باستانی در طول تاریخ بوده است که به خلق شاهکارهای منحصر به فردی منجر شده است.
دوره های مصر باستان
مورخان تمدن، مصر باستان را به سه دوره ی به هم پیوسته تقسیم می کنند:
- پادشاهی کهن (سلسله های ۱ تا ۱۱) ۳۲۰۰ تا ۲۰۴۰ ق.م
- پادشاهی میانه (سلسله های ۱۱ تا ۱۸) ۲۰۴۰ تا ۱۶۵۰ ق.م
- پادشاهی جدید (سلسله های ۱۸ تا ۲۰) ۱۵۵۰ تا ۱۰۷۰ ق.م
دستهبندی بر پایه مصالح در معماری مصر
معماری مصر باستان را بر پایه مصالح مورد استفاده به دو دسته میتوان تقسیم کرد.
- بناهایی که از خشت (آجر نپخته) در ساخت آنها استفاده شدهاست.
- بناهایی که از سنگهایی نظیر بازالت، آهک، مرمر و گرانیت ساختهشدهاند.
مصریها قومی ابدیت گرا بودند. در مصر هر معماری که مربوط به آن د نیا باشد سنگی است و هر معماری که مربوط به این دوران باشد خشتی و فانی است.
گذشته از معماری مصر که در خدمت مذهب و مراسم تدفین بود نوع دیگری از معماری با نام معماری نظامی نیز در مصر رواج داشت که معرف آن قلعهها و برجهایی بودند که در آن زمان ساخته شدهاند این نوع معماری در دوران حکومت آل ایوب به اوج خود رسید که نمونههای بارز این سبک معماری قلعه صلاحالدین و دژ المظفر است.
در دوره بعد از این ساخت کلاً عوض شد و ساخت معبد و مقبره سنگی و صخرهای صورت گرفت یعنی صخره را سوراخ کرده و داخل آن مقبره میساختند. مشهورترین آنها مقبره خنوم حوتپ در ۲۱۸۰ق. م و مقبره آمنمحت در بنی حسن میباشد.معابد در مصر دو دستهاند:
- معابد برای عبادت خدایان مثل معبد هوروس در ادفو
- معابد برای مردگان مثل معبد ملکه حتشپسوت در دیرالبحری و معبد تخته سنگی غول آسای رامسس دوم در ابو سمبل
طراحی معماری مصر
در دوران فراعنه وجود یک طرح معماری پیش از اقدام به ساخت یک بنا ضروری محسوب میشد. نمونههایی از این طرحها را میتوان روی کوزهها و سنگها دید. در واقع در مصر باستان صنعتگرانی که مهارتهای خاصی در ساخت بنا و ارائه طرح آن داشتند در قالب یک متخصص تجربیات خود را نسل به نسل منتقل کردند. در اینجا به بررسی برجی از بناها در این دوران می پردازیم :
مقابر مصطبهای
این مقبرهها که مصطبه خوانده میشوند. معمولاً به شکل سکویی بلندو مسطیل شکل با دیوارههایی پرشیب و مفروش از سنگ یا آجر بر روی محوطه تدفین ساخته میشدهاند. محوطه تدفین در عمق زیادی در زیر زمین قرار داشت و به وسیله هواکش به سکوی بلندی متصل میشده است شکل مصطبه احتمالاً از تپههای خاکی یا سنگی که مقبرههای پشین را میپوشانید، الهام گرفته شدهاست. این درحالی است که، در بینالنهرین تقریباً نوعی بی تفاوتی نسبت به آیین مردگان و حفظ مقبرهها وجود داشته است.
در صورتی که در مصر اینگونه مساءل را در درجه اول اهمیت قرار میدادند (گاردنر) در سرداب (محوطه تدفین) مقبره مصطبهای هیچ گونه ارتباطی با محیط خارج وجود نداشت، نقاشی ویا مجسمه متوفی ونیز اشیاء نفیس وظروفی که برای((کا))ضروری بود، قرار داده میشد (جنسن). ارتباط مصطبه با محیط خارجی از طریق دری بوده که به فضای کوچکی منتهی میشد و اقوام و نزدیکان متوفی هدایای خود را برای وی در آنجا میگذارند. سوراخی که از بالای جسد متوفی رااز آن وارد میکردند، در برخی موارد از بام تا محل استقرار جسد، بیش از ۵/۳۰ متر به طرف پایین عمق داشت. پس از اینکه جسد را داخل مقبره قرار میدادند، این سوراخ را کاملاً مسدود میکردند ودهانه آن را به دقت مانند سایر نقاط سقف میپوشاندند، بهطوریکه دیگر این مسر کشف نگردد و هر کسی به آن دسترسی نیابد.
این آثار نه تنها اولین شکل مقابرساخته شده در مصر بودند، بلکه ساخت آنها در زمانی که اهرام نیز به وجود آمد، ادامه یافت و به عنوان مقابر اشراف و نزدیکان فرعون، در کنار اهرام بنا گردید و طول آنها از۵/۴ تا ۵۲ متر و ارتفاعشان از۳ تا۹ متر متغیر بودهاست. علت عمود نبودن دیوار این مقابر و تمایل آنها به داخل ظاهراً باید در استحکام بیشتر این نوع((دیوارها)) نسبت به دیوارهای عمودی بوده باشد (وحدتی اصل)
هرم پله پلهای زوسر (جوسر) در معماری مصر
در دوره سلسله سوم در حدود (سال۲۷۵۰ ق. م) مقابر مصری شکل هرمهایی پله دار به خود گرفت. مشهورترین این مقابر (احتمالاً اولین آنها مقبره پادشاه زوسر است که روی همان تپه مستطیل شکل اجدادی و در شهر سقاره یا گورستان باستانی ممفیس برپا شدهاست. این هرم نخستین مقبره عظیم پادشاهی بود. شکل هرم مزبور ظاهراً چیزی حد واسط بین مصطبه وهرمهای حقیقی بعدی در جیزه است. در واقع متشکل از چندین مصطبه است که به تدریج کوچک شده و در پایان کار ساختمانی، مشابه زیگوراتهای بزرگ بینالنهرین شدهاست. اما هرم زوسر بر خلاف زیگوراتها یک مقبره است، نه یک معبد. ارتفاعش از بنای مردگانی که پیرامونش قرار دارند، بلندتر است.
مقبره زوسر کارکردی دوگانه داشت:
- حفاظت از پادشاه مومیایی و اشیاء دفن شدهاست.
- مجسم ساختن قدرت مطلق و خدا گونه وی به کمک حجم و صلابت خویش.
این ساختمان را با معبدهایش. یک زیارتگاه درمانی میپندارند. مجموعه مهتابیهای محصور و حیاط بزرگش، اثر((ایمحوتب))یعنی نخستین هنرمندی بود که نامش در تاریخ مدون آمدهاست. او که وزیر اعظم پادشاه زوسر بود، مردی با نیروی افسانهای بود که در جهان باستان نه فقط به عنوان انسانی فرزانه، جادوگری حکیم، کاهن و کاتب گونهای نابغه و کار دان که بعدها به عنوان خدا پرستیده شد، نیز ستوده میشد.
شهر تاریخی ممفیس در معماری مصر
البته اعتقاد مصریان با خداسازی فراعنه و خدایان عجیب نیمه حیوان، نیمه انسان شکل گرفت. اعتقاد به زندگی و جاودانگی پس از مرگ، به شرط سالم ماندن اجسادشان، مهمترین مورد در باورهایشان بود. فناناپذیر بودن مختص طبقات سلطنتی و اشراف و بزرگان بود و برای خدمت گذاران، تنها امید بندگی برای سرورانشان در جهان ماوراءستارگان وجود داشت. به باور مصریان آن دوره، در روز رستاخیز، روح انسان مرده مجدداً وارد کالبدش خواهد شد. بنابراین جسد وی بایستی دست نخورده و سالم باشد. در زمانهای قبل، شنهای داغ بیابان در نگهداری اجساد کمک مؤثری میکردند و این عقیده را القا میکردند. در دوره پیش از تاریخ، ترتیب به خاک سپردن اموات طوری بود که بر اثر مجاورت با شنهای صحرا رطوبت بدن انسان جذب می شد و به این ترتیب بدن محفوظ می ماند.
این اعتقاد به مدت سه هزار سال پابرجا ماند و بعد از آن بود که مومیایی کردن نوعی تخصص با ارزش در میان تمدنهای اولیه ه شمار می رفت. بر اساس تفکر خاص مصری، لاشه مومیایی شده باید در مقبرهای نفوذناپذیر محافظت گردد و این کار بسیار مشکل بود. به هر حال تسخیرناپذیری مقبرهها تبدیل به پایه و اساس معماری مصریان گردید. این تسخیرناپذیری باید در بیش از یک بعد در نظر گرفته می شد. یعنی حفظ امنیت جسد به همراه امنیت دارایی ها، همسران، اثاث، غذا و جواهرات فرد مرده. آثار هنری امروزه که کوزههای جهان را انباشته است، پیش تر در گورها منتظر زندگی مجدد پس از روز رستاخیز بودهاند.
این گورها نه فقط مقبرهای نفوذ ناپذیر، بلکه خزانه، معبد و اثری هنری بهشمار می روند. مقبرههای مصریان نه فقط نفوذناپذیر بودند، بلکه بسیار بادوام و محکم نیز به نظر می رسند. مقابر بهطور عمده نزدیک منطقه ممفیس (Memphis) ساخته می شدند. در سمت جنوب قاهره پایتخت پادشاهی قدیم نوم (Nome) قرار داشت. این گورهای مصطبهای شکل کوچک با پلههای اطرافشان و یک بام مسطح، در اصل اولین معماری ساخته شده ی مصریان بهشمار می آیند.
نام مصطبه از عربی میآید و به معنی نوعی نیمکت است که آن را در خارج خانه پشت در می گذاشتند. مصطبهها تقریباً توپر بودند اما در بعضی مواقع در قلب این توده ی گلی، آجری یا سنگی، ردیفی از اتاقها قرار داشتند، همچون اتاق تدفین، شامل تابوت سنگی منقوش مرده، با تمام متعلقاتش. ظاهراً در محل دفن یک فرورفتگی، مانند نوعی در یکپارچه کاذب وجود داشت که از طریق آن روح (Ka) میتوانست به جسد بازگردد. این فرورفتگی همچنین به عنوان نمازخانهای کوچک به کار برده می شد، و حکم جایی را داشت که قربانیان را در آنجا به خدایان تقدیم میکردند و راهب میتوانست برای آرامش روح مرده دعا بخواند.
اهرام ثلاثه در معماری مصر باستان
در معماری مصر سه هرم از فراعنه سلسله چهارم؛ به نامهای :
- خوفو (خئوپس)
- خفرع (خفرن)
- منکوریچ(مرکینوس)
وجود دارد. این هرمها که در حدود۲۷۰۰ ق. م ساخته شدهاند، در جیزه قرار دارند و در سرزمین مصر مظهر پایداری ابدی، علم، پنهانی، رمز و فنون، حکمت ازلی، جادوگری بودهاند. اهرام جیزه نقطه اوجی در تکامل شیوه معماری مصر بهشمار میرود، که با ساختن مصطبه آغاز گردید. ساختمان این اهرام زائیده ضرورتی خاص نبود. پادشاهان میتوانستند مصطبهها را تا بینهایت روی هم و مقبره هایشان را سنگین تر کنند. گویا زمانی که پادشاهان سلسله سوم اقامتگاه دائمی خویش را به ((ممفیس))انتقال دادهاند، تحت تأثیرهلیوپولیس که در مجاورتشان بود قرار گرفتند.
این شهر مرکز کیش نیرومند((رع)) خدای آفتاب بود که تصویرش به صورت یک سنگ هرمی شکل به نام ((بن بن)) ساخته شده بود. در دوران سلسله چهارم، فراعنه مصر خود را فرزندان ((رع))نامیدند و به همین جهت، از آن پس کوشیدند او را بر روی زمین مجسم کنند؛ بنابراین فراعنه دیگر فاصلهای با انتقال اعتقاد به وجود روح وجسم خداگونه خودشان به همان طریق مشابه، به درون مقبرههای هرمی شکل نداشتند.
مصالح بکار رفته
بهطور کلی معماری مصر در آغاز با ساختما نهایی از خشت و چوب و نی و پارهای مصالح سبک دیگر برپا گردید. ایمحوتب، ساختمانهای با سنگهای تراشیده شده را مرسوم کرد. در عین حال انواع قالبهای معماریش هنوز انعکاسی بود از شکلها وابتکاراتی که در شیوه بنایی با مصالح سبک و کم دوام بکار میرفت، همین است که در معماری وی پیل پاهایی به انواع مختلف همیشه در درون جرز کار گذاشته شده است، نه به صورت مستقل و قائم به خود و همه یادگاریست از دستههای نی یا تیرهای چوبی که میان دیوارهای خشتی نصب میشود، تا استحکام آنها را افزایش دهد.
اما همین موقعیت که این عناصر ساختمانی دیگر خاصیت وجودی یا کاربرد خود را از دست داده بودند، موجب آن شد که ایموحتب و معماران پیرو او ستونها را به نوعی تازه تبدیل نمایند و آنها را در را هدف نوین به کار برند، پذیرش این حقبقت که قالبها یا به صورتهای معماری میتواند حالت و اندیشهای را به بیان آورد، در وهله اول دشوار مینماید و عموماً چنین میپنداریم که اگر این قالبها از نظر ساختمانی خاصیتی معین در ظبقهای قطعی نداشته باشند. دیگر چیزی جز تزیین سطحی نخواهد بود.
تاثیر معماری مصر بر یونان
یونانیها از ستونهای مصر اقتباس نموده و سپس آن را تکمیل بخشیدند. شبیه ستونهای پاپیروس که معروف مصر سفلی است. در بنای کاخ شمالی مزاز پادشاه زوسر به کار گرفته شدهاست. مصریها از پیش از سلسلهها روش طاق زنی را میدانستند و در حدود۳۰۰۰سال ق. م به ندرت از طاق زنی استفاده کردهاند.
در نهایت باید گفت معماری مصری معماری جرمی است و توجهشان به فرم و جرم بوده تا فضا سازی و همچنین معماران مصر از شیوه ستونهای افقی و عمودی نهایت استفاده را بردهاند. از بناهای باشکوه مصری باید به معابد سر در هم اشاره نمود، این بناها دارای سردرهای عظیم وجسیمی بودند که بر روی آن نقوش کنده کاری شده و برجسته تعبیه شدهاست. بر روی سردر این معابد جایی برای نصب پرچمهای بزرگ قرار داشت. سر درهای این معابد به حدی بزرگ و عظیم بود که تمام ساختمان معبد تحت تأثیر این وضعیت قرار میگرفت. یکی از نمونههای بارز این نوع بناها معبد خنوس در کرنک و نمونههای دیگر است.
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد 🙂