Tags: ,
معماری ژاپن

معماری ژاپن

معماری ژاپن را به شکل عرفی با ساختمان‌های چوبی، با ارتفاع کم و سقف‌های سفالی یا کاهگلی می‌شناسند. در این ساختمان‌ها درهای کشویی (فوسوما) به جای دیوار به کار برده می‌شوند و به این ترتیب این امکان را به دست می‌دهند که پیکربندی فضاهای داخلی را، بسته به موقعیت، بتوان تغییر داد. آدم‌ها در شکل سنتی معماری ژاپنی معمولاً روی کوسن یا روی زمین می‌نشستند. صندلی‌ها و میزهای بلند تا قرن نوزدهم میلادی چندان مورد استفاده نبود. اگرچه از قرن نوزدهم به بعد ژاپن بسیاری از نشانه‌های معماری غربی، مدرن و پست مدرن را در طرح‌های سنتی ژاپنی ادغام کرده و امروز در تکنولوژی و طراحی معماری پیشرو است.

معماری ژاپن

تاریخچه معماری ژاپن

قدیمی‌ترین آثار معماری ژاپن، که به دوران پیشاتاریخ بازمی‌گردد، خانه‌های سادهٔ گودال شکل و انبارهایی بود، منطبق با شیوهٔ زندگی مردمی شکارچی-گردآورنده. بعدتر، تحت تأثیر معماری در سلسله هان چین که از طریق کره به ژاپن رسیده بود، انبارهای غلات و اتاق‌های مخصوص تشریفات دفن مردگان طراحی پیچیده‌تری یافتند.

با ورود بودیسم به ژاپن در قرن ششم میلادی ساخت معابدی در ابعاد بزرگ و با تکنیک‌های پیچیده در به کار بردن چوب رونق گرفت. تحت تأثیر دودمان تانگ و سوئیِ چین اولین پایتخت دائمی ژاپن در نارا بنا شد. خیابان‌های شطرنجی نارا بر اساس الگوی پایتخت باستانی چین (شانگ-آن) طراحی شده‌است. به تدریج ابعاد ساختمان‌ها افزایش یافت و به تبع آن واحدهای استاندارد اندازه‌گیری پیدا شد و اصلاحاتی در طرح‌بندی کلی ساختمان‌ها و طراحی باغ‌ها به وجود آمد. با رواج مراسم چای سادگی و طراحی بی‌پیرایه، در تقابل با معماری افراطی اشرافی، اهمیت بیشتری یافت.

طی دوران اصلاحات میجی در ۱۸۶۸، دو رخداد مهم تاریخ معماری ژاپن را دگرگون کرد. اولین رخداد جداسازی قانونی کامی و بودا از یکدیگر در سال ۱۸۶۸ بود که به‌طور رسمی بودیسم و شینتو را از هم و معابد بودایی را از معابد شینتو مجزا کرد. شکستن ارتباط این دو که بیش از هزار سال با هم پیوند داشتند، مستقیم و غیر مستقیم آسیب‌های فراوانی به معماری ژاپن وارد کرد.

دومین رخداد این بود که ژاپن برای رقابت با سایر کشورهای توسعه‌یافته، به غرب‌گرایی افراطی رو آورد. در نتیجهٔ این رخداد معماران خارجی و سبک‌های خارجی به ژاپن وارد شدند، اما به تدریج ژاپن معماران وطنی را تعلیم داد و سبک ویژهٔ خود را به وجود آورد. معمارانی که از تحصیل در کنار معماران غربی بازمی‌گشتند سبک بین‌المللی مدرنیسم را به ژاپن وارد کردند. با این حال، تنها پس از پایان جنگ جهانی دوم بود که معماران ژاپنی توانستند در صحنهٔ معماری بین‌المللی تأثیرگذار باشند، ابتدا با آثار معمارانی چون کنزو تانگه و بعدتر با جنبش‌های تئوریکی مانند متابولیسم.

اهمیت و نقش مینیمالیسم در معماری ژاپن

همانطور که«مینیمالیسم»  یا «حداقل‌گرایی» در حوزه هنر محتوا و موضوع را با استفاده از حداقل اجزاء نشان می‌دهد، در معماری نیز به وسیله شکل دادن به بنا با پرهیز از عناصر کاذب و تزیینی، استفاده از فرم ها و اجزایی که لزوماً کارکردی بر آنها مترتب است، جایگاه ویژه‌ای دارد. شاخصه مینیمالیستی نیز با حداقل‌ها مطرح می‌شود و سادگی در عین زیبایی وجه تمایز آن با سایر گرایش هاست. معماری ژاپنی چه در گذشته و چه در امروز واجد ارزش های زیبایی-شناسانه مینیمالیستی است و وجه اساسی پدید آمدن آن ارزش قایل بودن برای هدف نهایی معماری یعنی آرامش و آسایش استفاده کننده یا «انسان» است. از آنجا که شکل گیری هر یک از اجزاء در معماری ژاپن به گونه‌ای شکل می‌گیرد که منطبق بر الگوهای زندگی و پاسخگوی نیازهای انسانی است، کارکردگرایی و رفاه استفاده کننده در درجه اول اهمیت قرار می‌گیرد.

سودمندی و راحتی که با توجه به شیوه زندگی تعریف می شود، مشخصه اجزاء معماری ژاپن  از کلیت بنا تا جزئیاتی چون مبلمان است که به زیبایی‌شناسی مینیمالیستی می انجامد. تطابق با نیازهای انسانی و الگوی زندگی آنان، در هم آمیختن معماری با مفاهیمی را به دنبال دارد که به آنها پرداخته می‌شود.

کارکردگرایی

در معماری ژاپن تطابق کالبد طرح با کارکرد آن، چه در مقیاس بنا و چه در مقیاس مبلمان، یک اصل مهم به شمار می‌رود. طراح هر جزء را با توجه به کارکردی که بر آن مترتب است به گونه ای خاص شکل می‌دهد. استانداردسازی بر مبنای نوع و شیوه استفاده از اجزاء و همچنین در نظر گرفتن فیزیولوژی استفاده کننده و بهره گیری از دانش ارگونومی ویژگی معماری ژاپنی  است که رفاه و آسایش استفاده‌کننده را هدف نهایی خود قرار می دهد. به عنوان مثال میز در مساحت خاص و مورد نیاز خود در ارتفاعی از زمین تعریف می‌شود که فرد بتواند بر محیط پیرامون و فعالیت مورد نظر خود مسلط بوده و احساس راحتی نماید.

تطابق با تناسبات

از دیگر نکات قابل تأمل در معماری ژاپن شناخت مخاطب یا «استفاده کننده» پیش از شروع طراحی است. ویژگی‌های فیزیولوژیکی و روان‌شناختی برمبنای رده سنی استفاده کننده از فضا شناخته می‌شود. طراحيِ منطبق با نیازهای جسمی و روحی، عامل مهمی در موفقیت طرح‌ها و رضایت و آسایش استفاده کنندگان است. مبلمانی که برای انسان طراحی می‌شود بی‌شک هماهنگ با جسم اوست و لذا سن انسان نیز در آن تأثیرگذار خواهد بود. دریافت متفاوت یک کودک و یک بزرگسال به دلیل ارتفاع دید متفاوتشان نقش تعیین کننده‌ای در طراحی چشم‌اندازهای فضا خواهد داشت. سالمندان نیز با توجه به ضعف های جسمانی و توانایی های محدود، به فضاها و مبلمانی با ابعاد، رنگ و بافت متفاوت نیاز دارند.

الهام گیری معماران مدرن ژاپن از معماری سنتی

معماران مدرن به این نتیجه می رسند که بجای بهره بردای فرمیک از سنت، بهتر است مفاهیم نهفته در معماری سنتی را باز شناسی کرده و آن مفاهیم را در معماری خود به کار گیرند. از دید آنها باید به عناصر و مفاهیمی از سنت بیشتر توجه کرد که امروز و در آینده نیز مفید هستند و نه آن عناصری که فقط در گذشته دارای ارزش بوده اند. و در آن میان مفاهیمی از قبیل :

  • پرهیز از پیچیدگی و سعی در طراحی پلان و سازه ساده
  • حداکثر استفاده از خصوصیات و زیبایی های مصالح
  • دور جستن از تزییناتی زاید و الحاقی
  • دوری جستن از تقارن در نمای بنا
  • هماهنگی با محیط اطراف
  • استفاده از استاندارد های و اندازه های به کار رفته در معماری سنتی